Monday, July 30, 2007
● چند هفتهای است که در يک شرکت تازه آغاز بکار کردهام. جای شرکت در مرکز شهر تورنتو است. يکی از ويژگیهای کار تازهام اين است که میتوانم ماشينم را در ايستگاه قطار نزديک خانه پارک کنم و با قطار به مرکز شهر بروم. خيلی بهتر از اين است که بخواهم در ترافيک سنگين صبح و عصر رانندگی کنم. از قطار که پياده میشوم تنها چند دقيقه تا شرکت راه است. کار تازهام برخلاف کارهای پيشين قراردادی نيست و رسمی است. شايد باعث شود که بتوانم چند سال در يک جا بند شوم!
..........................................................................................................................................در شرکت خوردنی زياد داريم و بايد مواظب باشم که چاق نشوم (داستان کاه و کاهدون!). چايی و قهوه با مزههای گوناگون، نوشابههای رنگارنگ، ميوههای جورواجور، صبحانهی Tim Hortons و هفتهای يک بار بستنی از سرويسهای رايگان شرکت برای کارمندان است. من تنها ايرانی شرکت هستم. در شرکت دو گروه چندين نفرهی قومی داريم، يکی دستهی پاکستانیها و ديگری چينیها. هنگامی که هر گروه در ناهارخوری جمع میشوند به زبان خودشان گفتگو میکنند که ديدنی میشود! از کشورهای ديگر نيز در شرکت همکار داريم از جمله هندی، روس، فيلیپينی و رومانيايی. بايد تلاش کنم تا رفته رفته با همکارانم بيشتر آشنا شوم. □ نوشته شده در ساعت 8:05 PM توسط خنگ خدا نظر_
|
:وبلاگهايی که میخوانيم
|