Tuesday, October 24, 2006

برای او می​نويسم که عشقش سراسر وجودم را پر کرده است.
برای او که مهربانی​اش گرمابخش روزهای زندگی​ام است.
برای او که آغوش گرمش آرامش تن و روانم است.
برای او که هميشه همراه و همگام من است.
ميشولک جان دوستت دارم، هزار و بيست و دوازده تا!

نظر_

..........................................................................................................................................

Monday, October 16, 2006

می​گن: "سالی که نکوست از بهارش پيداست". من می​گم: "زمستانی که سرد است از پاييزش پيداست".
هفته​ی پيش در ماه آغازين پاييز در تورنتو برف باريد! البته زمان بارش بسيار کوتاه بود و ردی از آن باقی نماند ولی در منطقه​ی آبشار نياگارا که پايين​تر از تورنتو است و در جنوب درياچه​ی اونتاريو قرار دارد حسابی برف باريد.
فکر کنم اين زمستان خدا بايد به دادمان برسد!

نظر_

..........................................................................................................................................

[Powered by Blogger]