Friday, April 28, 2006
● چند هفتهی پرکار و دشواری را سپری کردهایم. سه هفته پیش به خانه تازهمان اسبابکشی کردیم. پس از آن هر روزمان به باز کردن کارتنها و چیدن وسایل و خریدن چیزهای مورد نیاز گذشت. به این همه دردسر اگر کار تماموقت هردویمان را هم بیافزایید، دستتان میآید که چه اندازه گرفتار بودهایم!
..........................................................................................................................................هر شب تا نیمه شب در حال بدو بدو هستیم. خوشبختانه کمکم خانهمان دارد ریخت خوبی پیدا میکند. برآورد من این است که تا آخر هفتهی آینده زندگیمان روی روال خواهد افتاد. چیدن و مرتب کردن خانه نو با همهی سختیهایش خوشایند و جالب است. اینکه تصمیم بگیریم وسایلمان را چگونه بچینیم و چه چیزهایی بخریم، برای میشولک و من سرگرمی دلپذیری بوده و هست. پ.ن. گفتم اسبابکشی نکتهی بامزهای یادم افتاد. افغانها بجای اسبابکشی واژهی "جاکشی" را بکار میبرند! یکی از دوستانم یک همکار افغانی دارد. یک روز این آقا به دوستم گفتم بود که امروز خیلی خستهام. دیشب با زنم تا نیمه شب داشتیم جاکشی میکردیم! :) □ نوشته شده در ساعت 11:29 PM توسط خنگ خدا نظر_
|
:وبلاگهايی که میخوانيم
|