Friday, April 22, 2005
● خط تازه برای زبان فارسی
..........................................................................................................................................دوستانی که چشمان تيز و نگاه دقيق دارند چنانچه در چند هفتهی گذشته به وبلاگ ما سر زده باشند بايد لينک تازهی کنار صفحهی اصلی را ديده باشند. اشارهام به لينک "Yâdegâri" است. چندی است که در کنار نوشتن با خط عربی (همين نوشتهها که میخوانيد)، نوشتههايمان را با خط تازهی پيشنهادی برای زبان فارسی نيز در وبلاگ دوممان (Yadegari2.blogspot.com) مینويسم. اين خط برای ما ايرانيان تازگی دارد و چندان آشنا و خودی به نظر نمیآيد. به ويژه آنکه روال ما ايرانيان است که در برابر هر دگرگونی مقاومت کنيم و به سادگی به آن تن ندهيم. ولی باور دارم که خط تازه در درازمدت خواهد توانست جايگاه مناسبی پيدا کند و مشکلات نگارش زبان فارسی را کاهش چشمگير دهد. در اينجا نمیخواهم به مشکلات خط عربی برای نگارش زبان فارسی بپردازم که در حوصله و تخصص من نيست. دوستان گرامی کم و بيش با آن آشنا هستند. علاقمندان همچنين میتوانند به سادگی نوشتههای موجود در اين باره را در اينترنت يافته و بخوانند. خط تازهی زبان فارسی بر مبنای الفبای لاتین است و زمان نه چندان کوتاهی است که پیشنهاد شده. من خوشبین هستم که با پشتیبانی و پیروی از یک شیوهی حساب شده و پیادهسازی گام به گام، امکان جا انداختن و همگانی کردن این خط در یک بازهی زمانی ده ساله وجود دارد. در نخستین گام باید فارس زبانها را با آن بیشتر آشنا کرد. نیازی به گوشزد کردن نیست که ما سالیان سال به خط عربی خو گرفتهایم و با همهی ایرادها و محدودیتهایش میتوانیم به روانی و تندی به این خط بخوانیم و بنویسیم. پس نباید تندتر خواندن یا به چشم آشناتر بودن خط عربی را ملاک ارزیابی قرار دهیم که کار نیکو کردن از پر کردن است. همانگونه که اگر کسی به یک خانهی تازه، هر چند بزرگتر و بهتر اسبابکشی کند تا مدتی احساس آسودگی نمیکند و اگر به خانهی پیشین سر بزند احساس آشناتر بودن و خودمانیتر بودن میکند. همچنین مانند هر دگرگونی دیگری خط تازهی پیشنهادی نیز باید آزموده شود تا اگر کاستی یا کمبودی داشت برطرف شود و پختهتر و کاراتر شود. نخستین مشکلی که من در این راستا به آن برخوردم نداشتن یک متننگار مناسب برای تایپ خط تازهی فارسی است. اگر کسی از دوستان متننگاری میشناسد خواهشمندم که راهنماییام کند. در پایان امیدوارم همهی دوستان به تفاوت خط یک ملت و زبان یک ملت آگاه باشند و خدای ناکرده برداشت نادرست پیش نیاید که گروهی میخواهند زبان فارسی را کنار بگذارند! زبان شیرین فارسی زبان ما ایرانیان بوده و همیشه نیز خواهد بود. □ نوشته شده در ساعت 2:51 PM توسط خنگ خدا نظر_ Tuesday, April 19, 2005
● دوستی داشتم که به خاطر علاقه به همسرش حاضر شد روسری سر کند. کسی را میشناسم که به خاطر همسرش حاضر شد روسریاش را بردارد.
..........................................................................................................................................من فکر میکنم که اگرچه گاهی عشق آنقدر ارزش دارد که به خاطرش گذشت کنی، اما هيچ عشقی آنقدر ارزش ندارد که به خاطرش اعتقاد و خودت را عوض کنی. چون تو میتوانی خودت را همانگونه که هستی عرضه کنی. وقتی يک شخصيت مجازی برای خودت درست میکنی (که تو نيستی)، ديگر چيزی برای عرضه کردن نداری. خيلی زود خودت هم از اين شخصيت مجازی زده میشوی و احساس مظلوم بودن میکنی. احساسی که به راحتی میتواند عشق را نابود کند. □ نوشته شده در ساعت 8:59 PM توسط ميشولک نظر_ Friday, April 08, 2005
● بهار
..........................................................................................................................................بوی بهار تو شهرمون پيچيده! الان رفتم بيرون چند دقيقه قدم زدم و از هوای آفتابی و خنکی دلپذير هوا شادمان شدم. پس از ماهها سوز و سرما، باز دوباره هوا خوب شده. بايد دست به کار بشيم و برنامهی پيکنيک و خوشگذرانی رو راه بندازيم که غفلت موجب پشيمانی است! بايد بيشترين بهره را از هوای خوب ببريم. □ نوشته شده در ساعت 3:01 PM توسط خنگ خدا نظر_ Wednesday, April 06, 2005
● نتيجهی نظرسنجی پيشين دربارهی اينکه "چقدر به ايرانی بودن خود افتخار میکنيد" کمی نگران کننده است. گرچه شمار نظرها چندان زياد نبود و نمیتوان برداشت درستی داشت ولی در همين اندازه نيز چندان دلگرم کننده نيست. پنجاه درصد شرکت کنندگان گزينهی ۱ (خيلی زياد) را برگزيدهاند. میتوان نتيجه گرفت که نيم ديگر نظردهندگان به ايرانی بودن خود خيلی افتخار نمیکنند. اگر گزينهی ۲ (احساس خوبی دارم) را نيز جزو پاسخهای خوب بدانيم درصد ايرانیهای وطندوست شرکت کننده در نظرسنجی به هفتاد و پنج درصد میرسد که کم و بيش پذيرفتنی است. بايد از اينکه عنصر ايرانی بودن ارزشش نزد ما ايرانيان کمرنگ شود نگران باشيم. کشور ما ايران موزاييکی از قومهای ايرانی گوناگون است که به دور از تفاوتهای زبانی و گويشی همه از يک نژاد و تبار هستند. تا آنجا که بيشتر مواقع با ديدن يک ايرانی در يک کشور خارجی به سادگی میتوان ايرانی بودنش را تشخيص داد. بی آنکه نياز باشد بدانی او از کداميک از قومهای ايرانی مانند فارس، ترک، کرد، لر، گيلکی، بلوچ ... است.
..........................................................................................................................................اگر ایرانی بودن جایگاهش کمرنگ شود آنگاه قومگرایی میدان خودنمایی پیدا میکند. پدران ما سالیان سال تلاش کردهاند تا قومگرایی در کشور ما جایگاهی نداشته باشد. بر خلاف کشورهای همسایه مانند عراق یا افغانستان، در ایران تاکنون متداول نبوده که مردم برای نمونه در انتخاب رییس جمهور یا نمایندگان مجلس به قومیت آنها توجه کنند. بلکه همواره چنین گزینشهایی در ایران بر اساس گروهبندیهای سیاسی انجام شده است. برای نمونه در انتخابات دورهی گذشتهی مجلس، بسیاری از مردم تهران به کاندیداهای دوم خردادی رای دادند بی آنکه بدانند یا اهمیت دهند که هر کدام از کاندیداها از چه قومی هستند. یا برای نمونه فکر نمیکنم کسی بداند که وزیران کابینهی کنونی هر کدامشان چه قومیتی دارند. در سطوح پایینتر همچون گزینش مدیر کل یا مدیر عامل سازمانها و شرکتهای دولتی و خصوصی نیز چنین است. امید است که چنین مرزبندیهای قومی هیچ گاه در کشورمان ایران فرصت خودنمایی پیدا نکند و همهی ما ایرانیها خودمان را تنها ایرانی بدانیم و به ایرانی بودن خود نیز افتخار کنیم. □ نوشته شده در ساعت 10:40 AM توسط خنگ خدا نظر_
|
:وبلاگهايی که میخوانيم
|