Saturday, April 26, 2003

وقتی بزرگ می‌شويم، مامان و بابا کوچک می‌شوند
در دوران بچگی پشتيبان و حامی قدرتمندی داريم به نام مامان و بابا. می‌دانيم که اين پشتيبان ما را همه جا و در مقابل همه چيز محافظت می‌کند، در مقابل موجودات ناشناخته، در مقابل افرادی که می‌خواهند به ما آسيب برسانند، در مقابل حيوانات وحشی، در مقابل بیماری و هر چيزی که به نوعی بخواهد به ما صدمه بزند. اما وقتی بزرگ می‌شويم می‌بينيم مامان و بابا آنقدر قوی و زورمند نيستند که بتوانند ما را از همه‌ی خطرات حفظ کنند. وقتی ما بزرگ می‌شويم، مامان و بابا کوچک می‌شوند و زورشان کم می‌شود. وقتی بزرگ می‌شويم توی يک دنيای پر خطر رها می‌شويم و اين رها شدگی چقدر سخت است. می‌کوشيم به يک حامی و پشتيبان ديگر که زورمند و قوی است پناه ببريم و اسم آن را می‌گذاريم خدا.
دلم می‌خواست الان بچه بودم، با ايمان قوی به مامان و بابايی که مرا در آغوش گرمشان از همه‌ی خطرات حفظ می‌کنند.

نظر_

..........................................................................................................................................

Wednesday, April 23, 2003

خط فارسی (3)
خوب کجا بوديم؟ آهان پس از نظرخواهی که انجام داديم به دو راه حل رسيديم. يکی به کار بردن خط لاتين و ديگری حذف حروف تکراری در خط عربی فعلی که هر کدام هم موافق و مخالف خودش را داشت.
اگر گزينه‌ی حفظ خط عربی ولی بصورت تغيير يافته و با حذف حروف تکراری را در نظر بگيريم چه دست‌آوردی خواهيم داشت؟ درست است که حروف تکراری حذف می‌شوند ولی مشکل اساسی که همانا نداشتن حروف صدادار است کماکان سر جای خودش باقی می‌ماند. اگر هم بخواهيم برای حروف صدادار هم نمادهای جديد تعريف کنيم و به کار ببريم به نظر من بيشتر دچار سردرگمی و آشفتگی می‌شويم.
مثل اينکه حق با نمايه جون بود که می‌گفت گفتگو درباره‌ی تغيير خط در آخر به استفاده از خط لاتين منجر می‌شود. خوب حالا پرسشی که برای من پيش مياد اينه که چه اشکالی در اين کار هست؟ خواهش می‌کنم وقتی درباره‌ی به کار بردن خط لاتين صحبت می‌کنيم ياد خط پينگيليش نيافتيد! اگر بنا باشد با کمک خط لاتين برای زبان فارسی الفبای نوشتاری تهيه شود برای حروفی مانند چ، ش، خ، ژ، ق.... نيز فکری خواهد شد تا مجبور نباشيم بصورت دو حرفی و به شکل gh, zh, kh, sh, ch.... بنويسيم. همچنين برای به کار گيری حروف صداردار نيز استانداردی طراحی می‌شود. يکی از ويژگی‌های به کار بردن خط لاتين اين است که کم و بيش همگی با خواندن آن آشنا هستيم و مثل به کار بردن نماد‌های جديدی که به کلی برای مردم غريب باشد نيست.
دوست دارم بدانم چه اشکالی در گفتگو به زبان فارسی و نوشتن به خط لاتين وجود دارد؟
البته لازم به تذکر است که برای جلوگيری از بيگانه شدن با نوشته‌های پيشينيان و همچنين رفع نگرانی کسانی که خط عربی را خط قرآن می‌دانند، می‌توان کماکان در کنار خط جديد خط عربی کنونی را نيز در مدرسه به کودکان آموزش داد. ولی برای کارهای اداری و دفتری روزانه و نامه‌نگاری و کار با کامپيوتر از خط لاتين استفاده کرد.
چشم به راه خواندن نظرهای شما دوستان هستم.

نظر_

..........................................................................................................................................

Sunday, April 20, 2003

چند روز پيش سوار مترو شده بودم. واگن پر از مسافر بود و چون تمام صندلی‌ها پر بود من و گروه زيادی ايستاده بوديم. پيرزنی در اين ميان ايستاده بود. هر کس تو دنيای خودش بود و همه چشم به راه رسيدن به مقصد بودند. ناگهان پيرزنه شروع کرد به سرفه‌کردن. چشم‌تون روز بد نبينه واگن به هم خورد! دو سه نفر که جلوش ايستاده بودند به تندی پشت‌شون رو به پيرزنه کردند. يه خانم که نشسته بود فوری يقه‌ی کتشو جلوی صورتش گرفت. چند نفر هم چپ‌چپ نگاهش می‌کردند! به نخستين ايستگاه هم که رسيديم گروه زيادی پياده شدند که فکر نکنم مقصدشان بود! اين ترس از بيماری سارس چه کارها که نمی‌کنه!

نظر_

..........................................................................................................................................

Sunday, April 13, 2003

چهارشنبه گذشته در گردهمايی ماهانه انجمن مهندسان و آرشيتک‌های ايرانی در کانادا شرکت کردم. گردهمايی در يکی از سالن‌های هتل شرايتون برگزار شد. سخنران مهمانی آقای اکبر اعتماد با درجه دکترای فيزيک هسته‌ای بود. مردی ميان‌سال و احترام برانگيز. رييس سازمان انرژی اتمی ايران در سال‌های پيش از انقلاب. سخنرانی ايشان برخلاف انتظار يک سخنرانی علمی و تکنيکی نبود. ايشان با لحن متواضع خود گفتند که من چيزی درباره اتم ندارم بگويم که شما ندانيد. در اين سن و سال مشکل من اتم نيست بلکه مشکلم وطنم ايران است.
دکتر اعتماد به نکته‌ای در فرهنگ ايرانی اشاره کرد که شايد کمتر کسی به آن توجه نشان می‌دهد. برداشت من اين بود که به عقيده ايشان فرهنگ ايرانی يک فرهنگ مقاوم است. از آنجايی که ملت ايران هميشه مواجه با تهاجم و جنگ بوده، ياد گرفته که مقاومت کند. هر کس حکومت را در دست بگيرد فرهنگ ايرانی ناخواسته با آن به مقابله می‌پردازد. بدون اينکه جايگزينی مشخص برای آن داشته باشد و اين يک فرهنگ سازنده نيست. ملت ما به دلايل مختلف وضعيت فعلی را ويران می‌کند اما برنامه‌ای مشخص برای آينده ندارد. حالا ويران کنيم بعدا تصميم می‌گيريم که چه کار کنيم. اين موضوع فقط در مورد حکومت نيست. در مورد تمام ابعاد قدرت است. با هر کس که در مملکت ما کار بزرگی انجام می‌دهد مخالفت می‌کنيم. دلايل مختلف می‌تراشيم تا از کارهای بزرگ انتقاد کنيم بدون اينکه بدانيم آن شخص سر راهش چه موانعی بوده و آيا انتقاد ما به حق است يا خير. به راستی چرا ما اين همه از هم انتقاد می‌کنيم؟ همديگر را می‌کوبيم و سرکوب می‌کنيم. چرا حامی و پشت هم نيستيم؟ چرا ما اينقدر تنگ چشم شده‌ايم؟
دکتر اعتماد مردی که در طول زندگی‌اش پله‌های موفقيت را بالا رفته و به بالاترين مدارج علمی، تخصصی و آموزشی نايل شده باور دارد که اين روش، روش موفقيت‌آميزی برای ملت ايران نيست. کاش ما بتوانيم از تجربه‌های انسان‌های موفق درس بگيريم.

نظر_

..........................................................................................................................................

Friday, April 11, 2003

خط فارسی (2)
چند تن از دوستان درباره‌ی خط فارسی نظر دادند که ازشون سپاسگزارم:
- نمايه جون که گفته راهی که من می‌رم به ترکستان است! (البته من هنوز راهی نيست که برم و از شما راهکار خواستم!)
- پری‌ناز جون گفته از نوشتن زبان فارسی با خط لاتين بدش مياد.
- شادی جون و يونی جون هم با اين مشکلی که من در مورد نوشتم برخورد داشته‌اند.
- بانو جون ارديبهشت پيشنهاد به کار بردن اعراب برای ساده‌تر شدن خواندن خط کرده. اعراب رو اعراب نخونيد يه وقت!
- کاپيتان نمو جون که از پيدا کردن چاره‌ای برای اين مشکل نا اميده.
- کت‌بالو جون پيشنهاد داده که حروف تکراری حذف بشه و برای اصوات هم حروف جديد تعريف کنيم.
- مرتيا جون در مورد خطی که خودش ابداع کرده برامون نوشته که خوشحال می‌شيم بيشتر در موردش بدونيم.
- زيتون جون باور داره که به کار بردن زیر و زبر (اعراب‌گذاری) خط رو زشت می‌کنه و باهاش مخالفه.
- ميترا جون می‌گه که به کار بردن اعراب خط رو خنده‌دار می‌کنه و باهاش مخالفه.
- مسافر جون و افسانه جون هم خيلی محتاطانه برخورد کردند و راهی هم پيشنهاد ندادند.
- هاله جون هم از وجود چنين مشکلاتی حرص می‌خوره ولی پيشنهادی نداره.
- آبی جون هم خط "شثی امنیذا ظیت نعب کصث8ق دظوید ویتد شتی" رو پيشنهاد داده! (کسی اين خط رو بلده؟!)
- بانو جون نامه‌ها هم نوشته‌ی منو بامزه دونسته.
من خودم از اعراب‌گذاری خوشم نمياد و به نظرم حالت دست خط کلاس اولی پيدا می‌کنه! به کار بردن خط لاتين يکی از راه‌های چاره است که چند تن از دوستان باهاش مخالفت کردند. پيشنهاد کت‌بالو هم به نظرم خوب و پذيرفتنی مياد. همين جا ازش خواهش می‌کنم که بيشتر برامون توضيح بده. همينطور از مرتيا هم درخواست می‌کنم برامون درباره‌ی خطش بنويسه.
بياييد در اين زمينه فعال‌تر باشيم. شايد بتونيم يک کار گروهی خوب انجام بديم.

نظر_

..........................................................................................................................................

Sunday, April 06, 2003

خط فارسی (1)
اين چند روز خيلی به موضوع خط و نگارش فارسی فکر کردم. داشتم فکر می‌کردم که چه جايگزينی به جای خط عربی می‌توان برگزيد. می‌دانيد که ما زبان‌مان فارسی است ولی خطی که به کار می‌بريم خط عربی است. اشکال‌های خط عربی نیز که آشکار است. ما در زبان فارسی چند جور ز، ض، ظ، ذ و یا چند جور س، ص، ث نداريم و همه را يک جور تلفظ می‌کنيم. در حالی که در زبان عربی هر کدام از اين حروف تلفظ جداگانه‌ای دارند. پس چه دليلی دارد که ما همه‌ی اين حروف تکراری را داشته باشيم؟
از طرف ديگر يکی از ويژگی‌هايی که می‌توان در ارزيابی يک خط در نظر گرفت اين است که آيا آن خط دارای حروف صدادار می‌باشد یا خیر. در اين زمينه هم خط عربی دچار اشکال و ايراد است. برای نمونه چنانچه شما برای نخستین بار با واژه‌ی گرسيوز (يکی از نام‌های به کار رفته در شاهنامه) برخورد کنيد نمی‌دانيد آن را چگونه بخوانيد. چگونه می‌توان در خط عربی تلفظ درست يک کلمه را تشخيص داد؟ شايد بهتر است برای همه‌ی کلمه‌ها از زير و زبر استفاده کرد! من آشنايی داشتم با نام خانوادگی شکری (Shekari) که همه نام وی را شکری (Shokri) می‌خواندند که خشمگين می‌شد و هميشه نام درستش را گوشزد می‌کرد!
چاره‌ی کار چيست؟ چه خطی مناسب است؟ چشم به راه خواندن پيشنهادهای شما دوستان خوبم هستم.

نظر_

..........................................................................................................................................

Friday, April 04, 2003

..........................................................................................................................................

Wednesday, April 02, 2003

سيزده‌بدر سال دگر بچه بغل خونه‌ی شوهر!

نظر_

..........................................................................................................................................

[Powered by Blogger]